به نام خداوند جان و خرد.
چرا هیچگاه در عمل معنا و مفهوم سرنوشتساز یا سرنوشتسوزِ “این رزق حلال است یا خیر” و، به تبع آن، مفهوم “روزی حلال” را تعریف نمی کنیم؟ البته روشن است که امروزه افراد مختلف، خواه خود را مقید ارزشهای دینی و بینش الهی بدانند خواه ندانند، نهایتاً به تعبیر و تعریفی که به نفع خود باشند خواهند رسید. لیکن چنانچه تلاش شود از این مجموعه از تعاریف به تعریف واحدی برسد که مورد قبول و اجماع همه افراد ذیعلاقه و ذیربط باشد بسرعت درخواهیم یافت که این کار نشدنی است.
اینک یک سؤال چرا؟ چرا مفهوم “این رزق حلال است یا خیر” با اینکه روزانه شاهد آثار مخرب آن در خود و فرزندان خود هستیم تن به هیچ قالبی نمیدهد؟ و در مقابل تمام دانش و آگاهی ها به نحوی قید ناشده سرکشی و سرپیچی میکنیم؟ همانطور که همه می دانیم این بی توجهی، که به واقع نقش منفی و تعیینکنندهای بر نطفه و نسل ایفاء میکند،و یا به بیانی دقیقتر، لقمه حرام، چنان در جان و روان اثر می گذارد که نمی تواند به آسانی از افاضات نورانی حق تعالی کسب نور کند و به سعادت راه یابد. به تعبیری مبسوطتر،با خوردن لقمه حرام گرایش فرزندان به گناه بیشتر می شود و تربیت آنها را سخت تر و در تکامل اخلاقی شان با مشکلات زیادتری روبه رو خواهد شد. این مفهموم دقیقا همان بازتابی است که در جامعه قابل مشاهده است
در فرهنگ جامعه ما مفت خوری در محافل و مجالس (اعم از مذهبی یا غیر آن) بدون در نظر گرفتن “این رزق حلال است یا خیر” مورد استقبال همه اقشار حتی برخی عالمان دین مدار قرار گرفته. و هیچگونه تلاشی برای باز شناسی این مفهوم بطور آگاهانه تر و مؤکدترمشاهده نمی شود.
الهی ما از غافلانیم نه از کافرانیم، نگاهدار تا پریشان نشویم و در راه آر تا سرگردان نشویم.- خواجه عبدالله انصاری